میخواستم زودتر بنویسم ازگرانشدن بلیتهای سینما؛ گفتم دست نگهدارم که در این مملکت، گاهی فاصله انتشار تا تکذیب خبر، زیاد است. حالا که مطمئن شدیم، فقط بگویم چهلسال است انقلاب کردیم؛ (در واقع کردند) سیسال است بهصورت جدی سینمایی داریم (دارند) که کمابیش صاحب سبک است و سعی میکند حرفی بزند؛ اما هنوز نتوانستهایم ( نتوانستهاند) مخاطب عام را هفته به هفته که هیچ، ماه به ماه بکشانیم (بکشانند) سینما. ما سیسالی فاصله داریم تا آنروزی که سینما، از پیتزای مردم واجبتر بشود.
+ بدون تاریخ، بدون امضا را دیدهاید؟ حرف بزنیم دربارهاش؟
و دوستش داشتم. اینکه توی این حجم از بیاخلاقیهای شهر، یه نفر پیدا بشه که وجدان داشته باشه، مسئولیت کارش رو برعهده بگیره، اتفاق خوبیه. اتفاقی که حتی برای همکاران و همسرش هم قابل درک نیست. یعنی اینقدر از مسئولیت شونه خالی کردن روال شده که یه نفر مسئولیت کارش رو قبول کرده، همه متعجبند.