واقعا گل گفتی هانیه جان. اتفاقا این روزها همین مسأله ذهنم رو درگیر خودش کرده!خیلی میترسم٬میترسم از روزی که مویم سفید و آرزویی بر باد رفته و یک دنیا حسرت داشته باشم...حال دلم این روزها اصلا خوش نیست:(( راستی در مورد کتاب دو کوچه بالاتر٬شما خوندی؟هیچ راضی بودی از این که براش وقت گذاشتی؟راستش دوس دارم یه کتاب فوق العاده خوب رو مطالعه کنم بلکه حالم خوب شه.اما هر کتابی که ورق میزنم احساس میکنم اون چیزی نیست که دوس دارم بخونم احساس میکنم یه چیزی کم داره....پس بیخیالش میشم:(
۳۰ مهر ۹۵، ۲۲:۲۸
پاسخ:
حال همه همین شده.... اره؛ برای من فوقالعاده جذاب ودوستداشتنی بود و جزوکتابهایی بود که زمین نذاشتمش! قلم ساده، در عین حال قوی و محتوای زیبا و پر این کتاب من رو مجذوب کرد. سمیعزادگان بهنظر من جزو معدود نویسندههای قوی داستان ایرانیه...
حتما بخونش :)
بیخیال نشو! انقدر بخون تا بفهمی چی دوست داری؛ و با عشق و آرامش بخون :)