فردا، نمیدانم چندمین فرد فامیل است که کولهبارش را بر میدارد و میرود پی درس و کار و زندگی. حساب رفتنیها از دستم کمکم خارج میشود و ماندنیها، انگشتشمارتر. این بلادکفر هم که از مملکت خودمان آشیان و پناه گرمتری شده. پناه آرزوهایی که روزبهروز زوالشان قطعیتر میشود.
ما ماندهایم؛ مایی که نه نای دلکندن و رفتن داریم، نه پای ماندن.